اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        




 جستجو 



 
  تغییر خود مساوی است با تغییر فرزندان ...

اگر مضطرب هستیم ، توقع فرزند آرام نداشته باشیم.

اگر بی برنامه و ناهماهنگ هستیم، امید بچه منظم نداشته باشیم.

اگر اختلاف زناشویی و جر و بحث خانوادگی داریم ، منتظر آشفتگی های تربیتی در فرزندمان باشیم.

 

اصولاً در تربیت فرزند باید توجه داشته باشیم که کودکان چون میوه ای بر درخت خانواده می رویند. هرگونه آفتی که بر خانواده تاثیر بگذارد؛ بچه های ما را نیز مبتلا می کند.

 

باغبان عاقل برای اینکه محصولی سالم داشته باشد ، می بایست ریشه و درخت را آفت کشی کند و به تبع آن میوه ها( یعنی فرزندان) نیز سالم می شوند.

ادامه »

موضوعات: خانواده  لینک ثابت

[شنبه 1395-10-11] [ 11:51:00 ق.ظ ]  



  عادات گفتاری افراد وکاریز ما ...

حتما شما هم مثل من چندتایی از این آدم‌ها را می‌شناسید که نظر همه را به خودشان جلب می‌کنند! آدم‌هایی که نمی‌‌توان کاریزمایشان را سنجید، اما همه با آنها احساس راحتی می‌کنند و جذب‌شان می‌شوند.
 
آنها چطور این کار را می‌کنند؟ با موهبتی خدادادی متولد شده‌اند یا با مطالعه و تمرین فهمیده‌اند که چه چیزهایی روی دیگران بیشتر اثر دارد و آنها را در زندگی‌شان به کار می‌برند؟ احتمالا دومی درست است. به نظرم مهم‌ترین خصلت این آدم‌ها نوع برقراری ارتباط کلامی آنهاست. 

برای همین، ۱۷ عادت گفتاری این افراد خیلی دوست داشتنی را برای‌تان فهرست کرده‌ام:

۱. هرجا که می‌توانند مودب باشند، هستند

استفاده از کلماتی مثل «لطفا» و «متشکرم» ممکن است همه جا ضرورتی نداشته باشد اما اگر می‌خواهید کاریزماتیک باشید استفاده از آنها بسیار به نفع‌تان خواهد بود.

۲. قدردان محبت‌های کوچک هستند

وقتی کسی به خاطر چیزی از شما تشکر می‌کند گفتن دوکلمه‌ی «خواهش می‌کنم» خیلی بیشتر از «حرفشم نزن» (یا مثلا «باشه») اثر دارد. آدم‌های دوست‌داشتنی از شنیدن تشکر خوشحال می‌شوند و با کلام به آن پاسخ می‌دهند.

۳. تعریف‌شان واقعی است

در اینجا «واقعی» کلمه‌ی کلیدی است. افراد کاریزماتیک تعریف‌های واقعی به زبان می‌آورند. نه بیهوده تعریف می‌کنند نه چاپلوس‌اند. اگر کسی شایسته‌ی تعریف باشد از گفتن‌اش دریغ نمی‌کنند.

۴. از ته دل همدردی می‌کنند

صفحات: 1 · 2

موضوعات: خانواده  لینک ثابت

[چهارشنبه 1395-10-08] [ 01:04:00 ب.ظ ]  



  مشکلات رایج نوجوانان ...

 

اگر دختر يا پسر 15-14 ساله اي در خانه داريد باید بدانید که فرزند شما دیگر یک کودک نیست، او دیگر سال‌های نوجوانی و جوانی‌اش را می‌گذراند،یک روز می‌بینید که خیلی مودب و خوش رفتار است و روز دیگر در خود فرو رفته و اخلاق خوشی ندارد.وقتی کودکان به سن نوجوانی می رسند مشکلات متعدی می تواند میان آن ها و خانواده شان به وجود بیاید. نوجوانان معمولا برای رسیدن به استقلال و اثبات توانایی‌های خود خواسته‌هایی دارند که گاه مورد پسند خانواده نیست و پدر و مادرها نمی‌توانند آنها را بپذیرند یا نمی‌دانند با وجود خطرهای موجود، چطور آنها را حل کنند.یکی از مشکلات اساسی که بسیاری از خانواده ها با آن مواجه می شوند مشکلات و دغدغه هایی مربوط به سفر و مهمانی است. بسیاری از نوجوانان هستند که تمایلی به سفر یا مهمانی رفتن ندارند و یا از مهمانی رفتن یا سفر کردن به همراه خانواده خود بیزار هستند و هنگامی که خانواده آن ها قصد رفتن به مهمانی را دارند می گویند که ما خانه فلان شخص نمی آییم و یا می خواهیم در خانه تنها باشیم.

والدین تمایل دارند که تحت هر شرایطی نوجوان خود را زیر نظر داشته باشند و همان روابط گرم و صمیمی قبل را با او برقرار کنند اما نوجوانان تمایل دارند که کسب استقلال و آزادی نمایند و در این بین ممکن است خانواده فکر کنند که نوجوان آن ها روز به روز از آن ها دورتر می شود و دیگر روابط صمیمی سابق در بین آن ها برقرار نیست. در هر حال باید گفت

ادامه »

موضوعات: خانواده  لینک ثابت

 [ 01:01:00 ب.ظ ]  



  سوالات کودکان ...

سؤالات مذهبی کودکان عجیب است. پرسش‌های آنان حاکی از روح کنجکاوی آنان است. کودک می‌خواهد از آنچه که نمی‌داند سر در آورد و دریابد که جهان مذهب و ماوراء طبیعت چیست؟ چه بسیارند شک‌ها و تردیدها و یا علامت‌های ابهامی که در ذهن کودک جای دارند و او می‌خواهد که آن‌ها را برای خود روشن کند. البته اگر مربّی روشن و آگاهی در مسیرش قرار گیرد، آینده‌ی خوبی را برای او می‌توان پیش‌بینی کرد. سؤالات کودک بسیار و به‌تناسب رشد و فهم و درک و سنّ کودک متفاوت است. برای نمونه در زیر به مواردی از آن‌ها اشاره می‌شود تا والدین و مربیان برای پاسخ آن‌ها آمادگی پیدا کنند.

1) در شش سال اول:

در این دوره نوع پرسش‌ها حتی با آنچه که در هفت سالگی است، فرق دارد. مثلاً کودک سه تا چهار ساله از منشأ و علّت اشیاء سؤال می‌کند، می‌گوید من از کجا آمده‌ام؟ این اسباب بازی را چه کسی تهیه کرده است؟ آسمان را چه کسی درست کرده است؟ چرا بابا مرد؟ کجا رفت؟…

همان‌طور که ملاحظه می‌کنید، مبنای پرسش‌ها روی مبدأ و معاد است. کودک می‌خواهد ببیند که منشأ یک امر چیست؟ فرجام آن چه می‌باشد؟ این امر همان مسئله‌ای است که ما معتقدیم ریشه‌ی فطری و نهادی در افراد دارد.

سؤالات معرف رشد کودک و توجّه والدین و مربیان به سؤالات و احترام به کودک سبب ایجاد رشد مذهبی است.

سؤالات کودک، بسیار و نشان دهنده‌ی عطش کودک است و گوش کردن به آن نیازمند صبر و حوصله است. به نظر برخی از والدین این پرسش‌ها بی‌ریشه و بی‌حساب می‌آیند ولی اگر کمی تأمّل کنند در می‌یابند که این چنین نیست. سؤالات معرف رشد کودک و توجّه والدین و مربیان به سؤالات و احترام به کودک سبب ایجاد رشد مذهبی است.

2) در سنین 7 تا 10:

از هفت سالگی به بعد کم‌کم تفکر منطقی در کودکی رشد می‌کند و از این نظر سؤالات او عمیق‌تر و ریشه‌دارتر است. پرسش‌هایی که درباره‌ی خدا دارد حساب شده است و او هم به‌سادگی قانع نمی‌شود. خواستار آن است که پاسخ‌ها تا حدودی غنی‌تر باشند. قاطع‌تر و استدلالی‌تر باشند. نوع سؤالاتشان از این قبیل است که مثلاً چرا خدا را نمی‌بینم؟ چطور خدا در همه جا هست؟ خدا چیست؟ اگر خدا مثل ابر یا نور خورشید نیست پس چه می‌تواند باشد؟ خدا اگر ما را دوست دارد پس چرا ما را به جهنم می‌برد؟ آدم چطوری در قیامت زنده می‌شود؟ آیا در قیامت باز هم ما خانه داریم؟ چرا نمی‌توانیم خدا را ببینیم؟ آیا این کار در قیامت امکان پذیر است؟ چرا خداوند با ما حرف نمی‌زند؟… وظیفه‌ی والدین و مربیان است که در حدود امکان با پاسخ‌های قانع کننده او را راضی نمایند. همچنین به پرسش‌هایی که در رابطه با مرگ و معاد، بهشت و دوزخ و مسائل عبادی مطرح می‌شود صادقانه پاسخ گویند و دور از هر گونه ابهامی باشد.

ادامه »

موضوعات: خانواده  لینک ثابت

 [ 11:06:00 ق.ظ ]